۱۳۸۸ آذر ۱۲, پنجشنبه

تقلب کردم ، چون رئیس جمهور بودم !




در سینما و تلویزیون رد پای هر جور سیاستمداری را که بخواهید می توانید پیدا کنید . از این لیست پر سر و صدا بعضی ها هنوز در عرش سیر می کنند ، تعدادی سقوط آزاد داشتند و بعضی ها نیز در برزخ خوشنامی و بد نامی بسر می برند. مرده یا زنده بودن آنها هم آنچنان تفاوتی با یکدیگر ندارد . مهم علاقه مندی مردمان ینگه دنیا و استقبال آنها از این دست تولیدات است .

چنانچه از بهمن ماه سال گذشته که فیلم " فراست / نیکسون " ، به اکران سراسری رسید ، باز هم حرف و حدیث ها پیرامون این تنها پرزیدنت مستعفی ایالات متحده و داستان " واتر گیت " اش دوباره شروع شد ، و غائله اش تا مرداد امسال طول کشید . که مرگ سناتور " ادوارد کندی " ( تد کندی ) باعث شد افکار عمومی بی خیال ریچارد نیکسون شده و فعلا به حلوای داغ تدی تمایل نشان دهند.

در واقع به سبب مرگ آخرین کندی معروف ، بازهم زندگی کندی ها روی داریه ریخته شد و هر روزنامه و یا شبکه تلویزیونی برنامه ای به این خانواده اختصاص می داد . کار به آنجا رسید که یک بیننده حاضر در استودیو در حین ضبط برنامه معروف " اپرا " که خود اپرا وینفری آن را اجرا می کند ، میکروفون بدست گرفت و گفت : تا به کی باید وقت و بی وقت در باره این مرده ها حرف بزنیم ؟ جواب اپرا هم در جای خودش جالب بود : تا هروقتی که کسی در باره آنها سئوالی داشته باشد .

تد کندی خودش یک پا کاراکتر تلویزیونی بود . هم چنان که بین سالهای 1964 تا مدتی پیش از مرگش در 43 عنوان برنامه تلویزیونی شرکت کرده بود . که عمدتا مثل برنامه " سئوال های خود را بپرسید " ( محصول 1979)کارهای زنده بودند و محتوای برنامه های او پیرامون این سئوالات دور می زد که یک سیاستمدار کیست و چه می کند؟

از اوایل شهریور ( زمان مرگش ) تا حال نیز از مستند های سی بی اس گرفته تا تاک شو های شبکه های کوچک مستقل بیش از 15 عنوان برنامه در باره او ساخته شده که دو فیلم و برنامه مستند : برادر روی خط ( brother on the line ) ساخته ساشا روتر و دیگری ؛ تد کندی : آخرین برادر( ted kennedy : the last brother ) آخرین برنامه ها بودند . در اصل جدای از این دو برنامه ا ی که گفتم باقی این تولیدات تلویزیونی ،برنامه ها ی زنده ای بودند با محوریت سئوالهای مردم در باره زندگی و عملکرد سیاسی و اجتماعی تد کندی .

نیکسون در هنگام اکران فیلم " فراست / نیکسون " ، مدتها بود که مرده بود ، تد کندی تازه تابوت اش به قبر رسیده ، اما تفاوتی وجود ندارد سئوال کردن ازآنها هم چنان ادامه دارد .سکانس پایانی فیلم " فراست/نیکسون " را بیاد بیاورید .جملات ذیل بخشی از حرفهای ریچارد نیکسون ( با بازی فرانک لانگلا ) پرزیدنت سابق ایالات متحده آمریکا ، با دیوید فراست ( با بازی مایکل شین )مجری متبحر تلویزیونی در سال 1977 است :

ریچارد نیکسون : وقتی کسی یک نوع توانایی ازخود را به آرای مردم می گذارد ، نباید توقع داشته باشد که همه قربان صدقه اش بروند. او باید بپذیرد که ممکن است برخی از او خوششان نیاید .داستان سیاستمدار هم همین است با این تفاوت که مخالفانش پدرش را در می آورند . سیاست میدانی است که در آن سیاستمدار خودش را عرضه می کند . پس هرکس می تواند او را ببیند و در باره اش دیالوگ کند.

دیوید فراست: با این حساب عالیجناب نباید دلخوری از کسی داشته باشند .

ریچارد نیکسون : سکوت طولانی .... چرا دلخوری من از هم حزبی های قدر نشناس است و تعدادی از مردم ایالات متحده که با تکیه بر شایعات مدام با آبروی من بازی می کردند.

دیوید فراست : ... ولی جناب رئیس جمهور شما تقلب کرده بودید .

ریچارد نیکسون : با عصبانیت ، یعنی چه ؟من رییس جمهور ایالات متحده آمریکا بودم ..

در شبه ژانر سیاسی - شرح حال ؛ فیلم هایی که اخیرا دیده باشیم و سرشان به تنشان هم بیارزد ، مثل همه مردان پادشاه (All the King's Men ، استیو زیلیان ، 2006) ، آخرین پادشاه اسکاتلند ( The Last King of Scotland ، کوین مک دونالد ، 2006 ) ، آخرین کار اولیور استون یعنی دابلیو ( w ، 2008 ) و همین فراست / نیکسون (Frost/Nixon ، ران هوارد ، 2008 ) این مچ گیری ها و پته روی آب ریختن ها اصلا یکی از عناصر داستان است.

ضمن اینکه علیرغم همه تفاوت های ساختاری و محتوایی ، اما همگی شان ناخواسته دیالوگ های دارند که در مضمون و محتوا بدجوری به هم شبیه اند که هیچ ، اصلا و در جا و فقط یک معنی از شنیدن شان مستفاد می شود . دیالوگهایی مشترک که از زبان سیاستمدار قهرمان فیلم ادا می شود: یا باید سرت به کارت و خانواده ات باشه و یا اینکه وقتی سیاستمدار شدی باید فحش خورت ملس باشه ؛ احترام متعارف حق همه است ؛ اما وقتی شهردار باشی دیگر حیاط خلوتت بی در میشود.

کارمند روزی 20 نفر ، معلم روزی 40 نفر ، راننده تراموا روزی 1000 را می بیند . اما سیاستمدار را روزی 100000 نفر می بینند . و همه هم در باره اش دیالوگ می کنند ؛ سیاستمدار مرده و زنده ندارد ؛ همه در باره اش حرف می زنند؛ سیاستمدار زنده همه جای تنش و سیاستمدار مرده سنگ قبرش ناکار می شود .


http://www.khabaronline.ir/news.aspx?id=21285

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر