۱۳۸۸ تیر ۱۸, پنجشنبه

«قتل موجه»

دلسردي از غول‌ها


مهدی تهرانی:بعد از ماه‌ها انتظار، سر و كله موجودي كه نازنين مي‌پنداشتيمش پيدا شد و دست بر قضا عجب هيولايي از كار درآمده!
وقتي دون‌مايه‌اي مانند «جان آونت» كار با بودجه‌اي معادل 60ميليون‌دلار را دست مي‌گيرد، همگان انتظار يك فيلم حداقل متوسط را مي‌كشيم. انتظار بي‌جايي هم نيست. آونت كه خودش كارگرداني متوسط است و بودجه فيلمش با توجه به جايگاه او واقعا بالاست. يادمان نرفته براي فيلم آخر او يعني همان «88دقيقه»30ميليون دلار بيشتر به او ندادند و اگر «آل پاچينو» در اين فيلم نبود و طنازي‌هاي «لي‌لي سوبيسكي»، فيلم‌ همان 31ميليون دلار را هم نمي‌فروخت (88دقيقه، 8آوريل سال‌جاري به اكران سراسري راه يافت و متاسفانه دوستداران آل پاچينو را مأيوس كرد)، حالا همان بلا سر «قتل موجه» آمده.
وقتي نام «رابرت دنيرو» و «آل پاچينو» در پيش توليد فيلم به رسانه‌ها اعلام شد، همگان منتظر 12سپتامبر 2008 ماندند تا فيلم پس از افتتاحيه‌اش به اكران گسترده برسد و نتيجه دلسرد كننده بود. سينما سال‌ها صبر كرد تا اين دو اسطوره كه در سال 1974 در يك فيلم فقط همكار بودند و نه هم بازي(پدرخوانده2) با هم رودررو شوند، سال 1995 و يك سكانس داخلي و به مدت 9دقيقه تمام. فيلم heat(مخمصه) اين رويا را برآورده كرد. هرچند آنها هرگز در اين فيلم غير از نماي پاياني و صحنه كافي‌شاپ رودررو قرار نگرفتند.
حالا 13سال گذشته و اين دو كنار هم و دوشادوش هم در فيلم «قتل موجه» بازي مي‌كنند؛ آل پاچينو در 68سالگي و رابرت دنيرو در 65سالگي. اصلا من تو من بازي مي‌كنند و ديالوگ‌هاي مفصل با هم دارند و شانه به شانه و رخ به رخ هم مي‌شوند، اما گويا همه چيز جور نيست. داستان فيلم اما به گونه‌اي است كه هر دو اين ستارگان و اسطوره‌هاي تاريخ سينما، بارها در قالب‌اش قرار گرفته‌اند: پليس‌هاي نيويوركي. اما در روند شكل‌گيري فيلم و نوع نماها و حتي گريم دم‌دستي اين دو، از همان لحظه‌ اول تماشاگر را به مرز سكته نزديك مي‌كند.
دنيرو در نقش «ترك» و پاچينو در نقش «روسته»2پليس نيويوركي به معناي كامل هاليوودي‌اش هستند كه بارها ديده‌ايم. 2 پليس مسن كه اگرچه در ارشد بودنشان شكي نيست و براي همكاران خود بت محسوب مي‌شوند اما به هر حال در سن بازنشستگي هستند و پليس ميانسال هركه باشد بايد روزي بگذارد و برود؛ اين چالشي است كه اين دو بسيار سخت با آن كنار مي‌آيند. از سويي ديگر طي اين سال‌ها اگرچه «ترك» همواره يك كارآگاه مصمم و موفق شناخته مي‌شود اما به نظر مي‌رسد در خفا به مسند و شغلي ديگر- البته به صورت غير رسمي- هم مشغول است؛ شغلي كه براي او بسيار مهم و مقدس است.
«ترك» پليس متعصبي است كه در طول خدمت از بي‌كفايتي سيستم قضايي به ستوه آمده و در صحن دادگاه به كرات ديده كه قاتل پست‌فطرتي و يا جنايتكار ثروتمندي به ناحق تبرئه شده و آن طرف، چندين خانواده مظلوم قرباني شده‌اند. از اين رو است كه آستين‌ها را بالا مي‌زند و مقابل سيستم قضايي آمريكا مي‌ايستد؛ يعني خودش در مقام قاضي دادگاه و همچنين مجري صدور احكام، همان جنايتكاراني را كه با لبخند از دادگاه خارج مي‌شوند سربزنگاه گير مي‌اندازد و مي‌فرستد آن دنيا!
نكته عجيب و آزاردهنده در فيلم «قتل موجه» سناريوي دم دستي آن است. يك فيلمنامه بدون هيچ چم خم و بدون طرح معماهاي پدرمادر دار كه اصلا جزو قواعد اين ژانر است. درست مثل اينكه يك فيلم سينمايي به نام اتوبوس شاهد باشيد كه در ابتدا يك هنرپيشه سوار آن مي‌شود و يك ساعت بعد هم در ايستگاه آخر مي‌رود رد كارش؛ نه ايستگاه بين راهي‌اي، نه هيجاني و نه هيچ چيز ديگر. «قتل موجه» به راستي فاقد چنين شعوري است و جز افسوس باقي نمي‌گذارد. سال‌هاي سال آرزوي ديدن اين دو را داشتيم اما سرانجام اينگونه شد.
براي تماشاگر ايراني ‌شيفته سينما، به طور قطع و يقين نه تنها رابرت دنيرو و آل پاچينو اسطوره‌هاي بازيگري در سينما كه به زعم آنها اين دو بازماندگان نسل غول‌ها هستند. اين روند و طرز فكر براي تماشاگران آن سوي آب هم مصداق دارد و فروش پايين فيلم هم مبين همين معناست.
به هر روي يا بايد منتظر بمانيم كه كاري مشترك از اين دو در سال‌هاي ديگر ببينيم يا اينكه دلمان خوش باشد به فيلم‌هايي كه تك بازي مي‌كنند، يا اينكه اصلا برويم هرچه فيلم و DVD از اين دو نفر داريم دوباره يك دل سير نگاه كنيم و يا به قول راجر ايبرت شهير:«آونت» بايد خيلي خوش‌شانس باشد كه تا كريسمس زنده بماند؛ كارگرداني كه نتوانسته هيچ‌گونه سرزندگي و شادابي از اين دو غول بگيرد احتمالا كتك خواهد خورد.

http://www.hamshahrionline.ir/News/?id=69976

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر