
1- اول از هرچیز یک یا دو تریلر توپ از فیلم را اینجا ببینید شاید به صرافت افتادید و این یادداشت را تا پایان خواندید. ضمن اینکه مردهایی که به بزها خیره می شوند یک کمدی سهل و ممتنع است و به دیدنش می ارزد.
2- از نام فیلم به گمراهی نیفتید. این فیلم هیچ شباهتی به آثار کمیک جنگی که اخیرا ساخته شده اند، ندارد. فیلم تندر آسیایی را به یاد بیاورید. اگرچه از دیدن فیلم کلی حال می کنیم و کاراکترهایش برایمان جذاب جلوه گری می کنند ، بویژه تام کروز با آن گریم منحصر بفردش ، اما تندر آسیایی نهایتا یک فیلم خوش ساخت برای پر کردن اوقات فراغت شما بود . در حالیکه مردهایی که به بزها خیره می شوند حرف حساب دارد آنهم در قالب هجو . ضمن اینکه به لودگی هم نمی افتد.
3- اگر فکر می کنید آقا یا خانم بزه در این فیلم فقط به عنوان یک استعاره و یا سواستفاده از نامشان استخدام شده اند، باید بگویم سخت در اشتباهید. اگر تریلر های بالا را حوصله نکردید ببینید ؛ بد نیست سرفرصت این کار را بکنید فقط مواظب باشید از دیدن یک بز سرحال و کمی تا قسمتی گردن کلفت در حالیکه دارد بروبر به جورج کلونی و سایر رفقا زل می زند ، جا نخورید. دیگر اینکه آنها باهم در برنامه ی تلویزیونی درون سازمانی شرکت می کنند و از اینکه احتمال دارد همین بز ؛ وسط برنامه یکراست برود آن دنیا چیزی نمی گویم. از بزغاله ی نازنین ماجرا هم همینطور. از پسرخاله اش نیز ایضا. اگرچه این بز آخری ، یک چیز کار درستی است و برای سربه نیست کردنش یک گردان جورج کلونی لازم می شود ...
4- فیلم کلاسیک و ماندگار سیدنی پولاک تازه درگذشته مان؛ آنها به اسبها شلیک می کنند مگر نه ؟ را بیاد بیاورید. وقتی قرار شد این فیلم در سال 1969ساخته شود ؛ علیرغم نام طولانی و عجیب و غریب اش ، هیچ کس از نام فیلم تعجب نکرد و چرا؟ چون 35 سال بود که مردم با این عنوان آشنا شده بودند. هوراس مک کوی در سال 1935 نوول اش را با این عنوان به بازار نشر فرستاد و همواره کتابش با استقبال نسل های مختلف روبرو می شد. اما وقتی قرار شد مردهایی که به بزها خیره می شوند ساخته شود ، خیلی ها از این عنوان فیلم ؛ نزدیک بود از تعجب شاخ در بیاورند . اگرچه جان رانسون خالق رمان مردهایی که به بزها خیره می شوند ، 5 سال پیش از این ، کتابش را چاپ کرده بود . و خودش هم یک چهره موفق رسانه ای به شمار می آمد.
5- مردهایی که بزها خیره می شوند یک کمدی جنگی مستقل جمع وجور و 25 میلیون دلاری است. و با تکیه بر هجو تصویری و کلامی ؛ کلیت ارتش آمریکا و عملیات های نظامی و مهمتر از همه خلق و خوی افسران آنها را به چالش می کشد. در یک کلام این فیلم هجو میلیتاریسم آمریکایی است و بس! این روند فقط به روزگار اخیر اشاره ندارد یعنی در فیلم ما فقط با جنگ های اخیر مثل همین حمله به عراق روبرو نیستیم ، داستان از جنگ با ویتنام آغاز می شود و به جنگ با عراق ختم می گردد.
6- نوع روایت فیلم نیز کارآمد است. در واقع اینجا خود جان رانسون به واسطه پیشینه ی رسانه اش آمده و فیلم را از نگاه یک ژورنالیست و گزارشگر تعریف می کند. گزارشگری به نام باب ویلیتون ( بابازی ایوان مک گریگور) با افسری به ظاهر مخ تعطیل به نام لین کسیدی ( با بازی جورج کلونی ) آشنا می شود و رفاقتی دیرینه بین آنها شکل می گیرد . در این بین لین آنچه که در این سالهای خدمتش در عملیات های گوناگون انجام داده برای باب تعریف می کند و او هم بنا بر علاقه و پیشه اش به نگارش این خاطرات همت می گمارد. اما 2 دهه پس از این آشنایی است که لین دوباره سری به این خاطرات می زند و درمی یابد آنچه انجام داده و یا گفته فراتر از دیوانگی های تمام عیار نام می گیرد ، بویژه آنجایی که اشاره دارد در بسیاری از عملیات ها ی نظامی به گونه ای غیر عادی افسران ، سربازان را مسخ می ساختند تا بهتر بتوانند بجنگند . آن قضیه بز و بزغاله و خیره شدن به چشمان معصوم آنها نیز از همین رخداد های بیمارگونه نشات گرفته ، جایی که با خیره شدن به چشم های یک بز در فرصت مقتضی می شود آنها را با یک تله پاتی کله پا کرد...
7- فیلم چندین کاراکتر محوری دارد اما همگی آنقدر عالی کار می کنند که گویی سهمی برای کارگردان اثر گرانت هاسلو باقی نمی گذارند . منظورم این است که این فیلم قطعا اثری بازیگر محور است . بویژه کلونی که در نقش افسری مخ تعطیل گاهی چنان پوزخند های زهر آگین می زند گویی او و امثال او فرماندهانشان را سر کار می گذاشتند نه آن ژنرال های از خود راضی با آن طرح های مسخره شان . طرح هایی شبیه همین آموزش کشتن بز از طریق تمرکز بر روی چشم های حیوان بی نوا!
8- فیلم از 20 روز پیش در 2400 سالن در آمریکای شمالی به اکران سراسری در آمده و تا پایان هفته دوم چیزی حدود 27 میلیون دلار فروخته . که برای یک اثر مستقل قابل قبول است . منتقدین سینمایی نیز آنهایی که سرشان به تنشان می ارزد ؛ فیلم را پسندیدند و معدل امتیازات آنها به مردهایی که به بز ها خیره می شوند ، سه و نیم ستاره ارزیابی شده .
9- بعید نیست با توجه به خریداری و پخش دیگر آثار ضد جنگ آمریکایی از سیما مثل در دره الاه و آثاری از این دست ، این فیلم نیز پس از خریداری از تلویزیون خودمان هم ، پخش شود . امید واریم این اتفاق بیفتد .
10- و در آخر اینکه کوین اسپیسی نازنینمان هم در این فیلم نقش کاراکتر لری هوپر را بازی می کند. اگر دلتان برای کارهایش تنگ شده سری به آنونس های بالا بزنید . راه دوری نمی رود.
http://www.khabaronline.ir/news.aspx?id=27643
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر